تحلیل حوادث این روزهای لبنان برای کسانی که از متن واقعه به دور هستند کمی مشکل به نظر می رسد.

پیچیده گی های این اتفاقات جز با دیده ای بصیر و تیزبین دیده نمی شود. چشم نافذ سید حسن همان دیده بیداری است که از میان گرد وغبار آشفته گی های امروز لبنان حقایق را به درستی از اباطیل فتنه گران باز می شناسد و تحلیل های او می رود تا به زودی چشم فتنه را کور کند؛ آنچنان که جدّش امیر مؤمنان (ع) در فتنه داخلی ناکثین چشم فتنه را از حدَقه در آورد.

در این بین چند نکته مختصراً یاد آوری می شود:

1- به زودی پس از پیروزی غرور آفرین حزب الله در نبرد نابرابر 33 روزه با رژیم اشغال گر روشن شد که حمله اسرائیل به لبنان بخشی از سناریوی آمریکایی _ اسرائیلی خاورمیانه جدید بود که با هدف درهم شکستن مقاومت مردمی و خالی کردن پشت حزب الله از بدنه ملّت لبنان صورت گرفت.

2- وقتی بخش اول سناریو با شکست مواجه شد، مرحله دوم طرح با هدف ایجاد آشوب عمومی در لبنان و سوء استفاده از زمینه های طائفی و مذهبی تفرقه در لبنان در هاله ای از ابهام قرار گرفته بود؛ چرا که عملاً ابتکار در دست حزب الله و سید حسن قرار داشت و حضور گسترده اقشار مختلف مردمی از طوایف و مذاهب مختلف در جشن بزرگ پیروزی حزب الله و سخن رانی صریح و روشن گر سیّد راه را بر هدف شوم دشمن مسدود کرد. در این راستا نقش تظاهرات با شکوه مسیحیان لبنان در ابراز وفاداری به حزب الله را نیز نباید نادیده گرفت.

3-  سخنان سیّد در جشن پیروزی و مصاحبه او با شبکه المنار به انضمام اخباری از قبیل ارسال یک کشتی پر از اسلحه آمریکایی برای گروه های مخالف حزب الله، ساز بی کفایتی و خیانت دولت فؤاد سینیوره پیش از جنگ و در طول جنگ را به صدا در آورد و به یک خواست عمومی شکل می داد: برکناری دولت آمریکایی سینیوره و انتخابات زودهنگام مجلس.

4- تهدید سیّد مبنی بر استفاده از سلاح تظاهرات عمومی و به خیابان کشاندن مردم در صورت عدم تمکین دولت در برابر خواست ملّت وحشت سرشاری را بر دل ایادی استکباری دولت و حامیان  بیگانه آنان مستولی کرد و آنان به خوبی دریافتند که تا سقوط دولت بیگانه لبنان دو سه روزی بیش تر باقی نمانده است. استعفای وزرای حزب الله و امل و گروه های حامی حزب الله نیز راه را برای تحقّق سریع تر این هدف باز کرده بود.

5- همان طور که در چنین مواقعی قابل پیش بینی است تنها راه برون رفت از این بحران برای طرف بازنده بازی یک خود زنی سیاسی و مظلوم نمایی در افکار عمومی است تا از این ره گذر علاوه بر جلب مجدد اعتماد مردم انگشت اتهام به سوی طرف مقابل دراز شود و حزب الله به انفعال کشیده شود. امری که با ترور پیر جمیّل وزیر صنایع دولت سینیوره و فرزند امین جمیّل رئیس جمهور مسیحی پیشین لبنان و رهبر حزب مسیحی کتائب به وقوع پیوست.

6- در ساده ترین تحلیل ها که اتفاقاً ازجمله دقیق ترین تحلیل ها هم هستند تنها کسانی که از این ترور منتفع می شوند مخالفان حزب الله و عناصر بیگانه و نفوذی دولت هستند که به راحتی بر موج خشم عمومی ناشی از ترور سوار شده و زمینه انحراف افکار مردم به سوی متهم ساختن حزب الله را فراهم آورده و عملاً بخش دوم سناریوی آمریکایی _ اسرائیلی مذکور  یعنی  ایجاد آشوب عمومی و سوء استفاده از زمینه های طائفی و مذهبی تفرقه در لبنان را کلید بزنند. تشییع جنازه وزیر مقتول که بیشتر به میتینگ سیاسی گروه های مخالف حزب الله شبیه بود و در آن علاوه بر اهانت به سیّد حسن و پاره کردن عکس او به رؤسای جمهور ایران و سوریه هم رحم نشد می تواند سرآغازی برای یک جنگ داخلی مجدّد در لبنان باشد.

7- قشرهای مختلف مردمی طرفدار حزب الله که احساسات پاکشان از این بی حرمتی ها جریحه دار شده است به صورت خودجوش اقدام به برپایی تجمع و تحصّن در دفاع از سیّد کرده و حتی شب گذشته راه فرودگاه بیروت را مسدود کردند. اقداماتی که در صورت عدم کنترل و مدیریت می توانست آبی در آسیاب فتنه دشمن محسوب شود.

8- اما پیام راهگشای سیّد باز هم توطئه دشمن را خنثی کرد و او این بار نه به تظاهرات و خروج از خانه بلکه به حفظ آرامش و صبر و خویشتن داری دعوت کرد: ‍«دبیر کل حزب الله لبنان گفت: برای اجتناب از هر گونه اشتباه و برای اینکه هیچ کس در این مسیر نیفتد از تمامی هواداران می خواهم که از خیابان‌ها خارج شوند و به منازل خود بازگردند.  سید حسن نصرالله خطاب به طرفدارانش خاطرنشان کرد، باید تاب و تحمل پاره کردن تصاویر، دشنام و اهانت کردن و استهزاء را داشته باشیم و منضبط عمل کنیم و اقدامی در خارج از چارچوب قانون انجام ندهیم.»

9- نمی دانم چرا این جمله اخیر سیّد دلم را آتش می زند. شاید چون مرا به 18 تیر 78 می برد. همان روزهایی که عکس سیّد علی را در مقابل چشمانمان پاره می کردند و ما به فرمان خودش بغض هایمان را در گلو فرو می خوردیم و اشک از دیدگانمان جاری بود؛ و یا شاید دوران مظلومیت علی(ع) و صبر او که می گفت: «صبر کردم در حالی که خار در چشم داشتم و استخوان در گلو»...

 10- سیّد حسن همواره ما را به نصرت و پیروزی الهی وعده داده است و همواره گفته است که وعده اش را عملی خواهد کرد و این بار نیز منتظر تحقق نصرت الهی و خروج از این فتنه شیطانی هستیم. چون او را صادق الوعد می دانیم.

النّصرُ آتٍ آتٍ آتٍ إن شاءَ الله !