خدا يا به من زيستني عطا كن كه در لحظه مرگ بر بي ثمري لحظه هايي كه براي زيستن گدشته است حسرت نخورم
و مرا مردني عطا كن كه بر بيهودگي اش سوگوار نباشم
خدا يا تو چگونه زيستن را به من بياموز ،
چگونه مردن را خود خواهم اموخت
خدا يا رحمتي عطا كن تا ايمان نام و نان براي من نياورد
و قوتم بخش نانم را و حتي نامم را در خطر ايمانم افكنم
خدايا مگذار كه ايمانم به اسلام و عشقم به خاندان پيامبر مرا با كسبه دين با حمله تعصب و عمل ارتجاع هم اواز كند
خدايا مرا از اين فاجعه پليد مصلحت پرستي كه چون همه كس گير شده است و قاحتش از ياد رفته، بيماري شده است كه از فرط عموميتش هر كه از ان سالم مانده باشد بيمار مي نمايدرهايي بخش و اخلاص،اخلاص، يكتايي،يكتايي، خالص شدن براي او ،خالص شدن به روي اوو بودن ادمي به خلوص،كه دوست داشتن اگر به اخلاص رسيده باشد دوست را به دوست همانند ميكند!