محمد مرادي

بلندشوياعلي بگو

بااينهمه باروت وتابوت

خمپاره هاهنوزهم سوت مي کشند

نه نه نبايدبترسي

ازدستهاي بي وجودي که وجودخارجي ندارند

نداشته اند

نخواهندداشت.

دستهاي کوچکت را که بالا بگيري ومسلح کني

تفنگها هم ميترسند بگذار هر چه مي خواهندبچکانند

بگذاربادبادکها رابترکانند

نترس٬تو نبايدبترسي

حتي اگرچشمهايت رابتکانند

بلندشو

...وتونبايدديربجنبي

ازفرات تاسينافقط چندوجب نقشه است

نقشه ات راکه تاکني وتوي جيبت بگذاري

جهان مال توست

همان طورکه هميشه مال تو بوده است به همين سادگي

يا علي بگو بلندشوودستهاي نازکت را تاکن وبينداز توي صندوق

تو داري راي مي دهي

جنگ ياصلح

جنگ باشکوه است اگردلش راداشته باشي

اماصلح بايدصالح بودتاصلح کرد

بايدحسين بودتاشهيدشد

صلح يعني خواب

يعني تو کتاب داري

تو گرسنه نيستي

تو ميتواني بنويسي

تو حق داري خودت باشي

تو...