بسمه تعالي
لازم دانستم به اين دوست عزيزمان (جناب العبد) كه همچنان بدون دادن هيچ نشاني اينترنتي اقدام به گذاشتن كامنت در اين وبلاگ مي كنند چند مورد را يادآور شوم:
1- موضوع اصلي اين وبلاگ بررسي نقش انقلاب اسلامي ايران در بيداري ملت هاي مظلوم و مسلمان و تاثير آن در نهضت ها و جنبش ها و مقاومت اسلامي در جهان مخصوصا لبنان است.لذا به طور تخصصي قصد ندارم به موضوعات ديگري كه در جاي خود، خوب و لازم و مفيد و ضروري است بپردازم.
2- جناب عالي اگر در بحث ولايت فقيه واقعا دچار مشكل هستيد و همان طور كه قبلا هم گفتم اگر واقعا جوياي حقيقت هستيد به جاي اينكه از پاسخ بنده ناراحت شويد خوب بود صداقت به خرج مي داديد و آدرس اينترنتي خود را مي گذاشتيد تا با شما مباحثه كنم. به هرحال باز هم تاكيد مي كنم اگر واقعا سوالي در ذهن داريد و به دنبال يافتن پاسخ هستيد چند راه به شما پيشنهاد مي كنم:
اول اينكه به كتاب هاي مفيدي كه در اين زمينه نگاشته شده است مراجعه بفرماييد. ازجمله كتاب ولايت فقيه امام خميني (ره) به عنوان احياگر اين نظريه سياسي اسلام در عصر حاضر بسيار مفيد است. اگر اهل تحقيق و پژوهش عالمانه باشيد مي توانيد با مراجعه به اين كتاب ضمن آشنايي با ابعاد فقهي ولايت فقه و فقهاء دروغ فاحشي كه فرد مورد اشاره در كامنت شما در مصاحبه اش به امام (ره) نسبت داده است را كشف نماييد و خودتان بدون پيروي كوركورانه از نظرات افراد مغرض، حق را تشخيص دهيد. همچنين دليل مغالطه آميز بودن پاسخ غير علمي و سبك خود را كه با سعه صدر اجازه نمايش آن در وبلاگ را دادم نيز متوجه خواهيد شد. البته در اين باب كتاب هاي خوب ديگري هم هست كه از اهل نظر و تحقيق بعيد است كه آنها را نشناسند.
دومين راه اينكه به سايت هاي تخصصي كه در اين مورد مطالب خوبي دارند و به شبهات آن هم پاسخ داده و مي دهند مراجعه بفرماييد و اشكالات و شبهات احتمالي خود را مطرح بفرماييد و پاسخ دريافت كنيد. اگر مايل باشيد مي توانم آدرس چندين سايت مفيد در اين خصوص را به شما معرفي كنم.
راه سوم پيشنهادي من اين است كه شجاعت به خرج داده و آدرس اينترنتي يا شماره تلفن خود را بدهيد تا در موقعيتي مناسب به صورت جداگانه و خارج از محيط اين وبلاگ با يكديگر به بحث علمي و مناظره و مباحثه بنشينيم. بنده حقير به دليل مطالعات خوبي كه در اين موضوع داشته و دارم توانايي يك چنين بحثي را دارم و براي اين امر اعلام آمادگي مي نمايم. (البته حتما خارج از فضاي اين وبلاگ)
3- همان طور كه قبلا هم گفته شد، شما اصلا لازم نيست نگران اعتقادات ما باشيد و يا گمان كنيد ما توانايي دفاع از معتقداتمان و اثبات آنها را نداريم! چرا كه اعتقاد ما به ولايت فقيه اعتقادي سطحي و زودگذر و از سر احساسات عوامانه نيست. ايمان به اصل ولايت فقيه همانند ايمان به امامت اهل بيت عصمت(عليهم السلام) در عمق قلب و جان ما ريشه دوانيده است. لذا اين اعتقاد، بيدي نيست كه با نسيم شبهات نه چندان عالمانه شما به لرزه بيفتد. اما صحبت در اين است كه آيا لزومي دارد كه ما اين اعتقاد راسخ خود را براي هركس ديگري هم اثبات كنيم؟ پاسخ اين سوال به نظر من اين است كه اگر كسي مستعد و آماده پذيرش سخن حق باشد اين وظيفه ماست كه در اين زمينه كوتاهي نكنيم و با استدلال هاي متين و منطقي اعتقاد خود را براي او نيز اثبات كنيم. اما اگر به اين نتيجه برسيم كه غرض طرف مقابل از طرح اشكال و القاي شبهه كشف حقيقت نيست بلكه تنها به دنبال غبارآلود كردن فضاي ذهني ساير مخاطبان و منحرف كردن ما از بحث اصلي است و گوش شنواي حق وجود ندارد، هرگز خود را بيهوده به زحمت نمي اندازيم. و اين شيوه ترجمان همان پاسخ پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله) به كافراني است كه براي نشنيدن سخن ايشان انگشت در گوش ميكرده و يا براي اينكه ديگران هم كلام حق را نشنوند، سروصدا به راه انداخته و فرياد و هلهله مي كردند:
لكم دينكم و لي دين
لذا عدم نمايش كامنت هاي شما هم به دليل همين تكليف شرعي است كه من نسبت به امنيت فكري و اعتقادي همه كساني از اين وبلاگ بازديد مي كنند بر عهده دارم.
4- در پايان به عنوان يك توصيه و تذكر خيرخواهانه اين نكته را به شما كه نام «العبد» بر خود گذاشته ايد عرض مي كنم كه عبوديت بدون فهم عميق دين و تفقه در دين معنايي ندارد. آنقدر كه عابدان بدون معرفت عميق از دين به دين لطمه و ضربه وارد كرده اند، كافران و منافقان به آن ضربه نزده اند. از شما مي خواهم حتما به سراغ درك و معرفتي عميق تر از دين برويد تا گمراه نشويد و به دين ضربه نزنيد. از شما مي خواهم بدون تاثيرپذيري از غوغا و جنجال هاي عده اي كه براي تامين اغراض خود دين خدا را به بازي گرفته اند و ديگران را هم گمراه مي كنند به سراغ سرچشمه هاي زلال معرفت ديني برويد و جان تشنه خود را از تفقه و يقين و معرفت عميق ديني سيراب كنيد تا حقيقتا شايسته صفت «العبد» باشيد. چراكه امام علي(ع) فرمودند: «لاخير في عبادة ليس فيها تفقه». هيچ خيري در عبادت بدون تفقه و درك عميق از دين نيست.
به هر حال غرض بنده هرگز جسارت و بي احترامي به شما نبوده است و ان شاءالله كه شما از عابدان عالم و اهل خير باشيد.
والسلام علي من اتبع الهدي
سيد حسين نصرالله